سفارش تبلیغ
صبا ویژن

  

 تکه کلام مادرم است! وقتی بوی مطبوع غذا می پیچد توی خانه و دهن ها آب میفتد. وقتی سیر می خوری و هیچ غمت نیست می گویی: «دستت درد نکنه مامان! خیلی عالی بود.» و او از سر تواضع می گوید:« نه بابا! توی خاک هم روغن و نمک کنی خوشمزه می شود. »

   پاری وقت ها هم که بهانه می گیری که اَه! هیچ چیز برای خوردن نیست می گوید: اگر واقعا گرسنه ات باشد سنگ هم می خوری!» ولی من هیچ وقت به مخیّله ام فشار نیاوردم که سنگ چه مزه ای دارد و یا خاک و روغن و نمک چه طعمی می تواند به دهانم دهد. ولی می دانم که گوشه ای روی همین زمین خاکی، زیر همین آسمان آبی طعم خاک برای بعضی ها آشناست.

 

خاک + نمک + کمی روغن = کلوچه ی خاکی

 

* وقتی مدت طولانی ننویسی دستت یخ می زند و آب کردنش سخت است، خیلی.

* دعا کن تابستان من هم به خوبی شروع شود.

 


نوشته شده در  یکشنبه 87/3/26ساعت  11:50 عصر  توسط نورالهدی 
  نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
یا علی
کشف یک ترکش جدید!
همان یک‏ِ جاودانه
پدرم چو دریاست!
آغازم می کنی؟
امان از واحد!
طعم خاک
ریحانه‏ام
[عناوین آرشیوشده]