خیلی خیلی قبل تر ها راضی نبودم از این که هستم. فکر می کردم اگر دختر نمی شدم موفق تر بودم. ولی حالا به بچه گی هایم می خندم و شاید هم تاسف بخورم! حالا دیگر به خود می بالم و افتخار می کنم. خوشحالم که اسم های طاهره، مطهره، طیبه، ریحانه، معصومه و عفیفه را می توانم روی خود بگذارم ولیاقتش را داشته باشم... .


نوشته شده در  جمعه 87/2/20ساعت  12:27 صبح  توسط نورالهدی 
  نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
یا علی
کشف یک ترکش جدید!
همان یک‏ِ جاودانه
پدرم چو دریاست!
آغازم می کنی؟
امان از واحد!
طعم خاک
ریحانه‏ام
[عناوین آرشیوشده]