• وبلاگ : در هواي دوست
  • يادداشت : واس خاطر دوستام
  • نظرات : 15 خصوصي ، 40 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حسن اجرايي 

    سلام

    1- نمي‏دونم چي بنويسم. اگه نظر خودم رو بگم؛ مي‏شه موج منفي. اگه هم نخوام اونا رو بگم بايد مثلا بگم نوشته زيبايي بود.

    2- اما اون زهرا خانوم حتا به اندازه ترديد الان من هم زجر نمي‏كشه.

    3- درام جذاب و عالي‏اي بود اما حيف كه اون دوست جان شما خوشبختي و رضايت زهرا رو توي زنده بودن و ايضا زندگي معمولي داشتن مي‏ديدن. يه اشتباه بزرگ؛ به نظر بنده.

    4- ياد مرگ؛ خوب كه نه! واجبه، لازمه. اما نبايد تصور ما از مرگ غيرواقعي باشه. اگه مرگ رو وهم‏انگيزتر و وحشت‏ناك‏تر از اون چيزي كه هست تصور كنيم، ما هم از مرگ خواهيم ترسيد؛ و اين غير از اينه كه ياد مرگ بايد ما رو از گناه دور كنه.

    5- نتيجه اخلاقي روضه من! مرز بين اميد و رجا هيچ وقت نبايد از اون چيزي كه خدا خواسته بالا يا پايين بره.