سلام
فقط شرمنده شدم...
سلام .
چي بگم ... نمي دونم چي بگم ...
اصلا نميتونم بگم زيبا بود
نه زيبا نبود
خيلي هم غمبار بود
درد بود
درد
ولي از حق نگذرم: همين كه ولو با تاخير فهميديي بااااااااااااااااااز هم ميشه بگم : زيبا بود. چون خيلي هامون همينو هم درك نداريم!!داييم دسش تو جنگ قطع شده.. هر سال و گاهي چن ماه يه بار بايس براي عصب كشي بره... و چه مصيبتي.. و چه دردي... : بعد از تصادف اخيرم برگشتم بهش گفتم دايي! : بقرآن ايول داريد شما جانبازها!گفتم دايي! من يه عضو م ناقص شد... جزيي هم بود.. تا حدي ترميم هم شد.. اما با اينحال خودمو كشتم... خومد به زمين و زمان زدم تا شايد كمي كمتر از دست بدم ... اونوقت تو.... اينهمه سال... ميدوني چي گفت؟ هيچ!!! فقط تو نگاهش چيزي رو ديدم كه آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآبم كرد.... يعني كه: خواهرزاده جان!...... !! .... !!!
به به، خانم نورالهدي كولاك كردن!
زيبا بود و تاثير گذار.
يا علي
غلط نامه (با عرض شرمندگي) : ژست = پست !!
.
تا حالا تجربه ش نکردم.
نوازش يک ترکش تازه کشف شده رو.
کشفتان مبارک!