آنوقت که دلم تنگ آمدنش بود، اشک رخصت جاري شدن ميخواست و بغض فرصت آه شدن ... آنگاه تو بودي که گنبد طلايت ، انتظار را برايم شيرين مي کرد ...چشمانم ، تلالو محبتت را تاب ندارد ، اي يار من ... کاش آن رحيل ، غم منتظرانش را صبوري نمي کرد ... و تو در اين غربت با تنهايي مردمان اين شهر تنها نمي ماندي ...
نجواي خسته يمان را به گوشش برسان ...صفاي زيارتتان ... ياحق!
سلام
از اينكه به من سر زديد و اظهار لطف كرديد متشكرم .
منتظر قدوم سبز شما هستم.
يا علي موفق باشيد
سلام آجي عزيزم ........
خوبي ؟
خوشا به سعادتت ...
سلام خواهرم
خدا انشا الله زيارتمون رو قبول بكنه و همه ماها رو به راه راست هدايت بكنه
و ما رو ببخشه و خير دنيا و آخرت و رو به همه ما بده
ممنون كه نائب الزياره بودين
مطلبتون هم خيلي خوب بود چون تو يه مكان خوبي نوشتين و خودتون خوب هستين
اي كاش......
سلام خانومي!... زيارت قبول!اي بي معرفت چي مي شد مي گفتي داري ميري زيارت ما هم يه التماس دعا مي گفتيم؟!حالا اگه واقعا دعامون كرده باشي مي شه يه جورايي بخشيدت!!!... حالا چي خواستي كارت اينترنت يا وصال يار؟!
بازم دعامون كن!
