سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 یا فاطر بحقّ فاطمه...

  نمی دانم چند بار نوشتم و پاک کردم و خط زدم. گفتم از فاطمه بنویسم، نشد. از علی‏ش بنگارم، نشد. از مظلومیت برایت بگویم، نشد. از در و دیوار و میخ گلایه کنم، نشد. نشد اشتباه ست، نتوانستـــــــــــــــــم.

   خاک بر سرم. به من می گویند مسلمان؟ اصلش خاک بر سرمان! همه مان مقصریم. اگر سقیفه را به راه نمی انداختند، آتش، در بهترین خانه ی عالم را مگر می توانست بسوزاند؟ مگر کسی قدرت داشت مقابل چشمان حیدر کرّار، فاتح خیبر به چهره ی همسرش سیلی... .

  ننگ بر ما! آن قدر جفا کردیم که باید در برهوت زمین بمانیم و نفهمیم و ندانیم که ریحانه ی نبی کجا سر بر شانه ی خاک گذاشته است . ننگ بر من. ننگ بر ما. ننگ بر من. ننگ بر ما....

 

 

    * شهادت تسلیت...

    * و حالا تو ای چاه! تو باید سنگ صبور تنها ترین مرد عالم باشی.

    * اللهم صلّ علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک.


نوشته شده در  شنبه 87/2/28ساعت  11:53 عصر  توسط نورالهدی 
  نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
یا علی
کشف یک ترکش جدید!
همان یک‏ِ جاودانه
پدرم چو دریاست!
آغازم می کنی؟
امان از واحد!
طعم خاک
ریحانه‏ام
[عناوین آرشیوشده]